برای تازه شدن دیر نیست
اشعار: عالم صدف است و فاطمه گوهر اوست گیتی عرض است و فاطمه جوهر اوست در قدر و شرافتش همین بس که زخلق احمد پدر است و مرتضی شوهراوست فواد کرمانی
حروف عشق را معناست زهرا جهان را منشأ میناست زهرا نمی گیرد خزان باغ علی که رود سبز اعطیناست زهرا ایوب پرندآور ز سرا پرده عصمت گهری پیدا شد که جهان روشن از آن گوهر بی همتا شد خرما طرفه نسیمی که زانفاس خوشش دامن خاک طرب خیز و طرب افزا شد آفتابی ز شبستان رسالت بدمید که چو خورشید جهان گیر و جهان ارا شد در رحمت بگشودند و سراپای وجود روشن از نور رخ فاطمه زهرا شد گلشن عفت از او رونق و آرایش یافت پایه عصمت از او محکم و پا برجا شد مژده کاندر شب میلاد بتول عذرا بر رخ خلق، در لطف و عنایت وا شد قاسم رسا
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |